پرداخت دیه و ۸ سال حبس برای مرد که طنش را کشت
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۳۹۷۵
مرد میانسال که در اقدامی هولناک همسرش را به قتل رسانده بود به درخواست فرزندانش به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.
به گزارش ایران، شامگاه 17 بهمن سال 1396 پیکر بیجان زن میانسالی به نام مریم به درمانگاهی در شهرستان بهارستان منتقل شد. شواهد اولیه نشان میداد که این زن بهدلیل ضربههای شدید بر سر و صورتش جان باخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همسر این زن در توضیح به کادر درمان گفت: همسرم برای انجام کاری روی نردبان رفته بود که نتوانست تعادلش را حفظ کند و از ارتفاع به زمین خورد و من هم بلافاصله او را به درمانگاه رساندم.
از آنجایی که اظهارات وی با شواهد و آثار روی بدن جسد منافات داشت مرکز درمانی، پلیس را در جریان قرار داد و مأموران بهسرعت راهی درمانگاه شدند و پس از بررسیهای اولیه، تحقیقات از شوهر این زن را آغاز کردند.
وی در توضیح به مأموران گفت: شیفت کاری من از 3 تا 10 شب است و امشب وقتی به خانه برگشتم دیدم همسرم بیهوش کنار نردبان افتاده و خون زیادی از او رفته فهمیدم از ارتفاع به پایین پرت شده یا نردبان روی سرش افتاده است. با کمک دختر و دامادم او را به درمانگاه رساندیم اما پزشکان گفتند که کاری از دستشان برنمی آید و او فوت کرده است. حالا هم چون موضوع حادثه بوده از کسی شکایتی ندارم.
در ادامه تحقیقات و بهدلیل تناقضگوییهای مرد میانسال، جسد با دستور مرجع قضایی به پزشکیقانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینههای لازم در گزارشی اعلام کردند که علت تامه مرگ، شکستگیهای جمجمه ناشی از ضربات متعدد جسم سخت به سر بوده است.
با اعلام این گزارش تحقیقات مأموران وارد مرحله تازهای شد و داماد خانواده مورد تحقیق قرار گرفت که او به مأموران گفت: از وقتی وارد این خانواده شدم پدر و مادرزنم باهم درگیر بودند و اختلاف شدیدی داشتند.
دختر خانواده هم گفت: از آنجایی که پدرم چند سالی است که به موادمخدر اعتیاد دارد مادرم همیشه با او دعوا میکرد و از او میخواست اعتیادش را ترک کند. الان هم احتمال میدهم پدرم بلایی سر مادرم آورده باشد.
در ادامه مرد میانسال دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و وقتی در برابر مستندات قرار گرفت بهناچار به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: روز حادثه وقتی از محل کارم برگشتم از همسرم خواستم برایم چای بریزد اما او به حرفم گوش نکرد و رفت کنار بخاری خوابید من به سراغ تریاکم رفتم تا قدری مصرف کنم که او شروع به اعتراض کرد.
از آنجا که بارها سر این موضوع باهم درگیر شده بودیم عصبانی شدم و با چکش منبتکاری دو ضربه محکم به سرش زدم و بعد او را به سمت نردبان آهنی هل دادم. همان موقع از پشت سرش خون جاری شد و من برای اینکه مطمئن شوم که دیگر نفس نمیکشد با سنگ چند ضربه به سرش کوبیدم و بعد از چند دقیقه جسدش را به حیاط بردم و نردبان آهنی را روی سر او انداختم تا اگر کسی چیزی پرسید بگویم نردبان روی سرش افتاده است.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه دادگاه ۳ فرزند قربانی از قصاص پدرشان گذشتند و درخواست دیه کردند.
دختر قربانی به قضات گفت: با اینکه از مرگ مادرمان خیلی ناراحتیم اما راضی به قصاص پدرمان هم نیستیم و میخواهیم او هم دیه مادرمان را پرداخت کند و هم به حبس محکوم شود.
سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهام قتل گفت: من خیلی پشیمانم اگر همسرم آنقدر با من دعوا نمیکرد و از من حرفشنوی داشت این اتفاق نمیافتاد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و باتوجه به درخواست اولیای دم، وی را به پرداخت دیه و ۸ سال حبس محکوم کردند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی غزه فلسطین هادی چوپان اکو پرداخت دیه حبس طوفان الاقصی غزه فلسطین هادی چوپان اکو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۳۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!
سید عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: «بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد.»
ای کاش میتوانستم تعبیر یوسفعلی میرشکاک را درباره ممیزان این روزگار این جا بنویسم. نه این که محافظه کاری کنم، نه. برای من نوشتنش آسان است، اما حوصله شکایت و دادگاه و این حرفها را ندارم و در ضمن نمیخواهم دوستان خبرآنلاین را به زحمت بیندازم. البته فکر میکنم خیلی هایتان شنیده اید، اما اگر کسی نشنیده و دوست دارد بشنود به مصاحبه ایشان با حسین دهباشی مراجعه بفرماید.
بله، درست حدس زدید کسی که در این روزگار بر روی سریالی مهر ممنوعیت بزند مصداق همان چیزهایی است که میرشکاک گفت. آن هم سریالی که خیلیها دیده اند. بسیاری از رسانههای ایرانی درباره آن نوشته اند و به تیتر یکِ چندین و چند روزنامه اصلاح طلب و اصولگرا تبدیل شده.
سریالی که اگر هم کسی ندیده باشد حتما با این حرفهای خنده آورنده ترغیب میشود که ببیند. سریالی که یافتن آن قطعا از یافتن سریالهای داخلی راحتتر است. سریالی که از همه سریالهایی که ما ساخته ایم چند سر و گردن بالاتر است.
سریالی که البته آشکارا به تحریف تاریخ پرداخته. از همه جالبتر این که کشوری که خودش از حیث نظری و تئوریک پایگاه داعش محسوب میشود این سریال را ساخته و هنرمندانه رگ و ریشه داعش را به ایرانیها ربط داده. حالا شما برو با داعش در سوریه و عراق بجنگ.
بازی را آن کسی میبرد که رسانه را میفهمد و با زیرکی و ظرافت ایدئولوژی اش را تبلیغ میکند؛ و تو هنوز فکر میکنی با زدن و بستن و ممنوع کردن و توقیف و پلمپ میتوانی کاری از پیش ببری. بچرخ تا دنیا هم بچرخد و به زودی به تو بفهماند یک من ماست چه قدر کره دارد. هرچند تو اگر خردک عقل و فهمی داشتی باید خیلی زودتر از اینها میفهمیدی که نفهمیدی. حقا که یوسفعلی درست گفت.
همین سریال خوشساخت مغرضانه و تحریفگر، امسال ماه رمضان به مراتب از سریالهای فاخر و نیمه فاخر تلویزیون شما بیشتر دیده شد. گواهش هم این که الان هیچکس فیلمها و سریالهای مناسبتی و غیرمناسبتی شما را در همین ماه رمضانی که گذشت به خاطر نمیآورد، اما هرجا که میروی بحث سریال حشاشین داغ است؛ و باز بد نیست حضراتِ عشقِ ممنوعیت بدانند که این سریال با همه عیب و ایرادهایش چه شور و شوقی را در مخاطب ایرانی برانگیخته تا از حسن صباح و اسماعیلیان و سلجوقیان بیشتر بداند.
سری به کتابفروشیها بزنید و بپرسید در این ایام چه مقدار مردم به آنها مراجعه کرده اند و کتابهایی در این موضوعات خواسته اند.
شما از کلمه شبهه میهراسید چرا که فکر میکنید شبهه افکنی یعنی برباد دادن چیزی که شما آن را مطلق و بی عیب میدانید، اما خیر و برکاتی که در شبهه افکنی است را نمیتوانید درک کنید. نمیتوانید، چون همه عمر مطلق اندیش بوده اید و خود را مبرا از هر عیب و ایرادی دانسته اید. گمان برده اید حق به تمامی در اختیار شماست و هرکه، چون شما نیندیشد راه ضلالت و گمراهی را میپیماید.
درست به همین دلیل حق پنداری است که نه تنها نتوانسته اید برای تبلیغ آن چه مدعی آن هستید کاری از پیش ببرید بلکه هرگاه خواسته اید به زعم خود باطلی را معدوم نمایید شده اید مبلغ تمام قد آن.
الان هم فکر میکنید با تحکم و ممنوع اعلام کردن سریال حشاشین کار این سریال ضاله تمام است و ضربه محکمی بر پیکر استعمار وارد آورده اید. طیب الله. بتازید و بر گرده دریا تازیانه فرود آورید که زمین و زمان تحت سیطره شماست تا کور شود هرآن که نتوان دید.
چه تکاپوی رقت انگیزی است باد را بندی زمین کردن
یا به سودای کشتن خورشید اسب میدان جنگ زین کردن
حکم کردن به خاک تا نرود هرگز از ملک خویشتن بیرون
آتش و آب را به دستوری راهی سرزمین چین کردن
بر هوا بخیه و به سندان مشت میزنند و به خویش میبالند
گویی از روز اول خلقت بوده تقدیرشان چنین کردن
عقل و تدبیر اکتسابی نیست، گرگ هرگز پلنگ مینشود
گرچه در اوج صخره بنشیند طعمه ماه را کمین کردن